گزارش جلسه پنجم دوره تربیت دینی یا معنوی؟
پنجمین جلسه از «دوره تربیت دینی یا معنوی؟» سهشنبه ۸ اسفند۱۴۰۲ برگزار شد. بعد از اینکه دکتر مرصعی در جلسه چهارم رابطه عقل و دین را گفتند در این جلسه به تعریف عقلانیت از نظرگاههای آقای مصطفی ملکیان، آقای خسرو باقری، حجتالاسلام بنیهاشمی و آقای ابوالقاسم فنایی پرداختند.
عقلانیت از دیدگاه مصطفی ملکیان
همان طور که تا کنون در این دوره و دوره قبلی بیان شده بود رکن اصلی نظریه مصطفی ملکیان معنویت و عقلانیت است. ملکیان عقلانیت را برابر با استدلالگرایی و نفی تعبد میداند. از آنجا که گوهر ادیان را تعبد میداند، لذا عقلانیت یا همان استدلالگرایی در تعارض با دین و دینداری است. پذیرش از مرجعیت خلاف این استدلالگرایی است. کسی نمیتواند دیندار باشد و مرجعیت کسی را نپذیرد.
عقلانیت از دیدگاه خسرو باقری
خسرو باقری، فیلسوف تربیت در مقاله «تربیت دینی در برابر چالش قرن بیست و یکم» در توضیح یکی از مؤلفههای تربیت دینی عقلانیت را بیان میکند و آن را مدلل و موجه بودن معنا میکند که به تعریف ملکیان از عقلانیت نزدیک است.
تربیت دینی در این عصر باید بیش از هر زمان دیگر، چهره عقلانی داشته باشد، زیرا در عصر ارتباطات، مبادله اطلاعات و نظرگاههای مختلف، به آسانی صورت میپذیرد و حاصل آن، میتواند بروز سؤالها و تردیدهای فراوان در حجیّت و اعتبار دین باشد. در چنین شط عظیمی از سؤالها و تردیدها، دینورزی و تربیت دینی هنگامی دوام میآورد که موجودیتی موجه و مدلل داشته باشد، نه آنکه امری سلیقهای تلقی شود.
با این حال آقای باقری عقلانیت را با عبودیت ناسازگار نمیداند و پذیرش دین را مستلزم فهم و عقلانیت میدانند و عبودیت آنجایی آشکار میشود که فرد از امر معقول تبعیت میکند. با این حال آقای باقری عقلانیت را فقط در پذیرش دین نمیبیند، بلکه برای اعتقادات و اخلاق و احکام نیز چهره عقلانی در نظر دارد و میتوان آنها را مدلل کرد.
در توضیح این بخش آقای مرصعی سعی در شفافسازی ابهامات در مقاله آقای باقری کردند که این نگاه میتواند چه مشکلاتی داشته باشد و این عقلانیت را تا کجا میتوان ادامه داد.
عقلانیت از دیدگاه حجتالاسلام بنیهاشمی
حجتالاسلام بنیهاشمی که مدل تربیت خود را نیز تربیت عقلانی میداند تعریف کاملاً متفاوتی از عقل را با دو دیدگاه قبل ارائه میدهند. ایشان عقل را نور کاشف حسن و قبح اعمال میدانند. در اینجا عقل چیزی را برنمیسازد. بلکه صرفاً کاشف حقایق موجود است و این تعریف از عقل فقط عقل عملی را شامل میشود. این هم بهدلیل واژهشناسی دینی است و تعریفهای دیگری را ملاک قرار نمیدهند که از عقل وجود دارد. مثلاً دانستن اینکه اجتماع نقیضین محال است را، معلوم فرد میدانند نه معقول او.
آقای بنیهاشمی در جلد اول کتاب درآمدی بر تربیت عقلانی به نقد دو دیدگاه قبلی میپردازند. در اینجا به دو تا از نقدهای ایشان میپردازیم که در جلسه اشاره شد:
ایشان عقل را مساوی با استدلالگرایی نمیدانند؛ زیرا قضایا و گزارههایی وجود دارند که برای آن استدلال نمیکنیم و پذیرش آنها معقول است. گزارههای بدیهی و بنیادین استدلالناپذیرند؛ مثل اینکه واقعیتی مستقل از ذهن ما وجود دارد. همچنین گزارههای عقل عملی را نیز بداهتاً میپذیریم و اگر کسی در آن تشکیک کند نمیتوان برای آن دلیلی اقامه کرد اگر کسی بپرسد که چرا ظلم بد است، در صورت مدلل نکردن آن آیا اقدام به ظلم معقول است؟
از آن طرف در نقد دیدگاه آقای باقری، آقای بنیهاشمی معتقد هستند وقتی این تعریف از عقل را کسی بپذیرد در نهایت به نفی تعبد منجر میشود. گوهر دین تعبد است و سازش دادن تعبد و استدلالگرایی ممکن نیست. میتوان گفت آقای بنیهاشمی با آقای ملکیان با هم در این موضوع همسو هستند که تعبد و استدلالگرایی ناسازگار هستند. با این حال ملکیان تعبد را کنار میگذارد و آقای بنیهاشمی این تعریف از عقلانیت را.
عقلانیت از دیدگاه ابوالقاسم فنائی
آقای فنائی هم دین را در چهارچوب عقلانیت و معنویت میپذیرند و هر جا که اخلاق با دین ناسازگار باشد، معتقدند که فهم ما از دین اشتباه بود و باید آن را حک و اصلاح کرد. با این حال آقای فنائی هم عقلانیت را مساوی با استدلالگرایی نمیدانند و معنای آن را وسیعتر در نظر میگیرند. عقلانیت از نظر ایشان پیروی از باید و نبایدهای عقل است و معقول بودن بهمعنای موجه بودن معرفتشناختی است. عقلانی بودن به معنای عقلپرستی و علمپرستی نیست؛ چون هر دوی اینها عقلانی نیستند. آقای فنائی تعبد را نفی نمیکنند بلکه آن را دو دسته تعبد عقلانی و غیرعقلانی میکنند.
نقدهایی نیز به این دیدگاه شده است که در جلسه بعدی دوره به آن پرداخته میشود.
برای کسب اطلاعات بیشتر و تهیه صوتهای این دوره کلیک کنید.
خواندن گزارش جلسات دیگر: جلسه اول | جلسه دوم | جلسه سوم | جلسه چهارم | جلسه ششم | جلسه هفتم
2 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.