تفکر نقادانه مهارتی ضروری برای دانشجویان
خیلی از ما زمان زیادی را در مدرسه و دانشگاه گذراندهایم؛ اما متأسفانه خیلی از مهارتهای ضروری را در این محیطها فرانمیگیریم. یکی از این مهارتها تفکر نقادانه است. که در این نوشته به معرفی آن میپردازیم.
تفکر نقادانه چیست؟
تفکر نقادانه مثل خیلی از مفاهیم فلسفی و علوم انسانی تعریف واحدی ندارد. اما میتوان به چند تعریف معروف از آن اشاره کرد.
تعریف ریچارد پل، یکی از محققان برجسته در زمینه تفکر نقادانه: اندیشیدن درباره اندیشیدن، به قصد ارتقای اندیشیدن
تعریف رابرت انیس، یکی دیگر از پیشتازان تفکر نقاد: اندیشیدن معقول و بازتابی، متمرکز بر تصمیمگیری درباره اینکه چه کاری بکنیم یا چه چیزی را باور کنیم.
تعریف مایکل اسکریون، فیلسوف استرالیایی: عبارت است از ارزشگذاری و تفسیر ماهرانه و فعالانه مشاهدات و ارتباطات و اطلاعات و استدلالها
نکتهای که در همه این تعریفها به آن میرسیم فکری که آن را به حال خود رها کنیم، تفکر نقادانه نیست و برای زدودن تفکرمان از تعصب، تحریف، تقلیل دادن و پیشداوری باید بر آن فعالانه نظارت کنیم.
اجزای اصلی تفکر نقادانه:
تفکر انتقادی شامل چندین مؤلفه کلیدی است که با هم رویکردی سیستماتیک برای پردازش اطلاعات و قضاوت آگاهانه را تشکیل میدهند. در اینجا به تفکیک عناصر ضروری آن میپردازیم:
۱. تجزیهوتحلیل:
تجزیه اطلاعات: تفکر نقادانه شامل تجزیه اطلاعات به اجزا یا عناصر تشکیل دهنده آن است. این مرحله به درک ساختار و اجزا و روابط بین اطلاعات کمک میکند.
تشخیص الگوها: شامل شناسایی الگوها یا روابط بین دادهها یا استدلالها است. تجزیهوتحلیل اطلاعات به شناسایی روندها و شباهتها و اختلافات کمک میکند.
۲. ارزیابی:
ارزیابی اطلاعات: متفکران نقادانه اعتبار و مرتبطبودن و کیفیت اطلاعات را ارزیابی میکنند که شامل قضاوت درباره نقاط قوت و ضعف استدلالها و شواهد و منابع است.
قضاوت آگاهانه: ارزیابی اطلاعات به قضاوت آگاهانه و مستدل کمک میکند. یعنی درنظرگرفتن دیدگاههای متعدد و سنجش شواهد برای رسیدن به یک نتیجهگیری مستدل.
۳. شرح و تفسیر:
درک معنا: در تفکر نقادانه شرح معنا و اهمیت اطلاعات یا دادهها وجود دارد. متفکر نقاد باید مفاهیم را شفافسازی کند و بر اساس اطلاعات موجود استنتاج و نتیجهگیری کند.
درک وابسته به زمینه: تفسیر اطلاعات در زمینه آن به درک دلالتها و مرتبط بودن و کاربردهای بالقوه آن کمک میکند.
۴. استنباط:
نتیجهگیری: متفکران نقاد بر اساس شواهد یا مقدمات موجود نتایج منطقی میگیرند یا پیشبینیهای مستدل انجام میدهند. این مرحله شناخت مفاهیم منطقی و رسیدن به نتایج صحیح صورت میگیرد.
استفاده از استدلال: استنتاج به کارگیری مهارتهای استدلالورزی برای رسیدن به نتایجی است که بهشکل منطقی از اطلاعات موجود ناشی میشود.
۵. توضیح:
شرح استدلالها: متفکر نقاد مستلزم توضیح و بیان استدلال یا فرایندهای فکریاش است. متفکر نقاد باید استدلالها و منطقش را بیان کند و از ادعاهایش با شواهد و منطق پشتیبانی کند.
وضوح و انسجام: توضیح مؤثر وضوح و انسجام در ارائه ایدهها یا استدلالها را تضمین میکند و دیگران را قادر میسازد تا فرایند تفکر را درک کنند.
۶. خودتنظیمی:
تأمل و تعدیل: متفکران نقاد برای تشخیص سوگیریها، مفروضات یا محدودیتها در تفکر خود درون خود تأمل میکنند. آنها بهطور مداوم فرایندهای استدلال خود را اصلاح میکنند و تفکرشان را بر اساس ارزیابی خود تنظیم میکنند.
آگاهی از سوگیریها: بخش مهمی از خودتنظیمی آگاهی از سوگیریهای شناختی و تلاش برای کاستن از تأثیر آنها بر تصمیمگیری یا استدلال است.
تفکر انتقادی فقط منطقی فکر کردن نیست. همچنین در خود کنجکاوی، نگرش باز، خلاقیت و شکوتردید دارد. فرایندی پویا و تکرارشونده که مشوق افراد است تا از اطلاعات بهطور مؤثر سؤال کنند و آنها را تجزیهوتحلیل و ترکیب کنند تا منجر به تصمیمگیری آگاهانه و حل مسئله و توانایی هدایت مسائل پیچیده با وضوح و دقت شود.
در نوشتههای بعدی درباره مهارت تفکر نقاد و دیگر مهارتهای ضروری برای دانشجویان بیشتر مینویسیم.
2 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.